تفاوت Must با Have To
تصور کنید بهترین دوست شما، شما را کنار میکشد و به شما میگوید که به چه کسی نظرعاشقانه دارد.
و در ادامه پیام خود را با این جمله پی میگیرد که: “البته نباید این مطلب را به کسی بگویی!” (You must not tell anyone!)
همانطور که احتمالاً میدانید “You must not tell anyone” ( شما نباید به کسی بگویید) معنای بسیار متفاوتی از “You don’t have to tell anyone” ( شما لازم نیست به کسی بگویید) دارد.
مشکل می توان فهمید که چه زمانی باید از must وچه زمانی از have to استفاده کرد. هر دو عبارت معنای مشابهی دارند: هر دو برای بیان یک الزام یا اجبار بکار می روند.
به عنوان مثال، میتوانید بگویید: “I need to go to the bathroom”، “I must go to the bathroom” یا “I have to go to the bathroom”.
در این حالت، هر سه جمله معنی یکسانی دارند.
با این حال، must و have to معانی خاص خود را نیز دارند. Must یک فعل وجهی (modal verb) است، در حالی که have to یک فعل کمکی (auxiliary verb) است.
در این مقاله با پرسش و پاسخ به ۷ سوال ساده، رمز و راز استفاده از must در مقابل have to را افشا خواهیم کرد.
۷ سوال که پاسخ به آنها شما را در استفاده از عبارت درست کمک خواهد کرد
در ادامه ۷ سوال بیان شده تا به شما در تشخیص زمان استفاده از must در مقابل have to کمک کند.
پس از کمی تمرین به زودی متوجه خواهید شد که تصمیم گیری در مورد استفاده از هر یک از این دو بسیار سریعتر انجام خواهد گرفت. به علاوه، استفاده طبیعی از این دو عبارت باعث میشود بیشتر به یک سخنور بومی شبیه باشید!
گرچه این سوالات نقطه شروع خوبی برای درک تفاوت بین این دو فعل است، اما تسلط بر استفاده از must در مقابل have to در تمرین، تمرین و تمرین خلاصه میشود.
آیا اجبار داخلی است (تصمیم از شماست) یا خارجی (شخص یا چیز دیگری عامل این جبر است)؟
Must و have to هر دو اجبار (یک الزام) را بیان میکنند. با این حال، تفاوت در اینجاست که آیا این اجبار خارجی است یا داخلی. بگذارید این مطلب را با چند مثال توضیح دهیم.
اگر اجبار خارجی است ( یعنی شخص دیگری این دستور را داده است)، شما باید از have to استفاده کنید.
مثلاً:
I have to finish my homework because my teacher told me to.
من باید تکالیف خود را تمام کنم چونکه گفتهی معلمم این بوده.
در این حالت، گوینده تصمیم نگرفته که تکالیف خود را انجام دهد بلکه مجبور شده زیرا معلم به او دستور داده است. این یک الزام خارجی است.
مثالی دیگر:
Dad said you have to eat all your vegetables.
پدر گفت شما باید همه سبزیجات را بخورید.
در این مثال، تصمیم به خوردن سبزیجات ناشی از الزام خارجی است که پدرش داده است.
از طرف دیگر، اگر اجبار داخلی باشد ( یعنی گوینده تصمیم گرفته باشد) شما میتوانید از must استفاده کنید. بیایید چند نمونه را بررسی کنیم:
I must study so I pass the test.
من باید مطالعه کنم تا در آزمون قبول شوم.
I must eat this because I want to be healthier.
من باید این (غذا) را بخورم چون میخواهم سالمتر باشم.
همانطور که میبینید، گوینده در این مثالها خودش با انگیزه است.
این نکته لزوما یک قانون سریع و در عین حال دشوار نیست، اما در اکثر مواقع میتواند به شما در استفاده از must یا have to کمک کند.
مثلا ممکن است نشنوید که کسی هنگام صحبت در مورد اجبار خارجی از must استفاده کند، اما میشنوید که گاهی افراد از have to برای هر دو اجبار داخلی و خارجی استفاده میکنند.
ممکن است هر یک از این جملات را بشنوید:
I must leave before it gets dark.
I have to leave before it gets dark.
بنابراین به طور خلاصه اگر این الزام توسط شخص دیگری ایجاد شده باشد، باید از have to استفاده کنید.
اگر الزام شخصی است میتوانید از have to یا must استفاده کنید.
آیا شما از انگلیسی رسمی استفاده میکنید یا غیر رسمی؟
احتمالاً میدانید که زبان انگلیسی مانند بسیاری از زبانها میتواند به حالت رسمی یا غیر رسمی باشد. اینکه بسته به شرایط، ممکن است از کلمات و عبارات مختلفی استفاده کنید تا مودبتر به نظر برسید.
به عنوان مثال، هنگامی که در مدرسه، یا محل کار هستید، اینکه با شخصی بزرگتر از خود صحبت میکنید یا با فرد جدیدی را ملاقات میکنید باید از انگلیسی رسمی استفاده کنید.
هرچند هنگامی که در کنار دوستان یا خانواده خود هستید، استفاده از گفتار غیر رسمی ایرادی ندارد.
شما برای احوالپرسی از دوست خود این جمله : “Hello, how are you doing today” به کار نمی برید، در عوض ممکن است بگویید: “Hey, what’s up”
بنابراین must و have to کدام یک با انگلیسی رسمی و غیر رسمی متناسب هستند؟
به طور کلی، “have to” کمتر از “must” رسمی است. شما ممکن است از have to به عنوان دستور استفاده کنید. مثلاً:
Henry has to do the dishes every Wednesday.
هنری باید چهارشنبه ظرفها را بشورد.
Have to همچنین میتواند به عنوان درخواست در موقعیتهای غیر رسمی مورد استفاده قرار بگیرد.
Are you busy tonight? You have to help me get ready for my date!
آیا امشب مشغول هستید؟ شما باید به من کمک کنید تا برای قرار ملاقاتم آماده شوم!
اگر این مکالمه بین دوستان است، بیشتر یک درخواست است تا یک دستور. اگر دوست کمکی نکند عواقبی ندارد. با این حال، این کار میتواند راهی برای افزودن فوریت یا تاکید باشد.
Must بیشتر در انگلیسی رسمی استفاده میشود. این فعل به اندازه have to امری نیست، اما در عوض اشاره بر اصرار مودبانه دارد. مثلاً:
You must forgive me.
باید منو ببخشید.
You must come for dinner tonight.
امشب باید برای شام بیایید.
برای اینکه به خاطر بسپارید که must رسمیتر است، میتوانید این جمله عشق را از “Pride and Prejudice” ( غرور و تعصب) جین آستین به خاطر بسپارید:
“You must allow me to tell you how ardently (passionately) I admire and love you.”
آیا میخواهید بر سخن خود تاکید کنید؟
بر اساس اینکه آیا قصد تاکید در بیان خود را دارید یا نه می توانید انتخاب کنید که از must استفاده کنید یا have to.
ما قبلاً اشاره کردیم که برای نشان دادن اصرار مودبانه در شرایط رسمی از must استفاده می شود. به روشی مشابه، همچنین میتوانید از “must” برای نشان دادن احساس فوریت استفاده کنید در حالی که هنوز کلامتان مودبانه است.
I must get going.
من باید بروم.
در این حالت، شما بر الزام خود برای رفتن تاکید میکنید، اما واقعاً تمایلی به رفتن ندارید. گویی شما میگویید که میخواهید بمانید اما دست شما نیست.
با این حال، اگر بخواهید بگویید:
I have to get going.
به نسبت استفاده از must، کمتر مودبانه است و تاکید آنچنانی ندارد.
اگر چیزی مانند “I have to leave” میگویید، کمی متفاوت است. شما ممکن است بر این واقعیت تاکید داشته باشید که ترک نکردن شما عواقبی به دنبال خواهد داشت. به عنوان مثال، میتواند به موارد زیر ادامه یابد:
I have to leave, or my mom will be angry.
من باید بروم، در غیر این صورت مادرم عصبانی خواهد شد.
آیا میخواهید دریافت و نتیجه خود را از چیزی بیان کنید؟
اگر میخواهید درک و دریافت خود را از چیزی بیان کنید، نیاز به استفاده از must دارید. اگر سندی برای حمایت از حدس خود دارید، میتوانید حدس خود را با استفاده از must بیان کنید.
در این جمله، این موضوع نشان داده شده است:
You must be so tired after working all night.
شما بعد از کلی شب کار کردن باید خیلی خسته باشید.
She must be sad that her bike was stolen.
او باید از دزدیده شدن دوچرخهاش ناراحت باشد.
توجه داشته باشید که نمیتوانید از “have to” به این روش استفاده کنید.
نادرست: You have to be so happy that your niece was born
درست: You must be so happy that your niece was born
آیا جمله شما سوالی است؟
وقتی سوالی میپرسید، استفاده از have to بسیار معمولتر از استفاده از must است. هنگامی که شما سوالی را با have to میسازید، فعل “do” را اضافه کنید.
برای مثال:
Do you have to sing every time we watch this movie?
آیا هر وقت ما این فیلم را میبینیم، شما باید آواز بخوانید؟
Why does Anna have to come over?
چرا آنا باید بیاید؟
When do I have to turn in my essay?
چه زمانی باید مقاله خود را تحویل دهم؟
اگردر یک جمله سوالی از must استفاده کنید بسیار رسمیتر به نظر میرسد و اغلب ناامیدی یا ناراحتی را بیان میکند.
در اینجا چند نمونه سوال با استفاده از must وجود دارد:
Must he wear that yellow vest again?
آیا باید دوباره آن جلیقه زرد را بپوشد؟
Must you sing so loudly?
باید اینقدر بلند بخونی؟
همانطور که میبینید، سوالاتی که در آنها از must استفاده شده، به نظر بیشتر پرخاشگرایانه یا آزاردهندهتر باشند. این سوالات همچنین رسمی تر از سوالاتی هستند که در آنها از have to استفاده شده است.
در پایان، اگر جمله ای با فعل کمکی “do”سوالی شود، باید به جای استفاده از must از have to استفاده کنید.
نادرست: Do you must eat pickles
درست: Do you have to eat pickles
درست: Must you eat pickles
آیا میخواهید از فرم منفی Must یا Have To استفاده کنید؟
وقتی ازصورت منفی must و have to استفاده میکنید، اتفاق جالبی رخ میدهد. زمانی که از فرم منفی “must” (must not) استفاده میکنید، اجبار مطلقی را بیان میکنید.
You must not eat these cupcakes.
شما نباید این کاپ کیکها را بخورید.
He must not be late to work.
او نباید سر کار دیر حاضر شود.
در فرم منفی، must not هیچ جایی برای پرسش باقی نمیگذارد. این نه یک پیشنهاد که یک دستور است.
با این حال در شکل منفی have to (not have to) مفهوم انتخاب (اختیار) وجود دارد.
He does not have to turn in his homework assignment.
او مجبور نیست که تکلیف خود را تحویل دهد.
You do not have to go to the park.
لازم نیست به پارک بروید.
این عبارات قطعی نیستند. در عوض، بیشتر یک پیشنهاد یا کمک هستند.
You do not have to go to the park, but you can.
لازم نیست به پارک بروید اما میتوانید.
He should turn in his homework assignment, but he does not have to.
او باید تکالیف خود را تحویل دهد، اما مجبور نیست.
هنگام استفاده از شکل منفی have to، ما معمولاً از مخففها استفاده میکنیم.
She doesn’t have to cut her hair.
لازم نیست موهایش را کوتاه کند.
You don’t have to wear makeup.
لازم نیست آرایش کنید.
همچنین میتوانید از اختصار برای منفی “must not” (mustn’t) استفاده کنید، گرچه کمتر رایج است و ممکن است قدیمی به نظر برسد (سبک قدیمی).
You mustn’t tell a soul.
She mustn’t wear that dress.
از کدام صرف فعل استفاده میکنید؟
Must بیشتر در زمان حال استفاده میشود.
You must stop right now.
همچنین میتوان از آن برای صحبت در مورد اتفاقی که باید در آینده رخ دهد استفاده کرد.
You must teach me archery next month.
همچنین میتوانید از must برای صحبت درباره چیزی در گذشته استفاده کنید، در این حالت باید از “must have” استفاده کنید.
در اینجا مثالهایی ذکر شده است:
Sam must have left it at school last week.
Abraham Lincoln must have been very brave.
Have to میتواند در زمانهای گذشته، حال یا آینده مورد استفاده قرار بگیرد. فقط لازم است فعل have را به صورت عادی در این زمان ها صرف کنید.
I had to take a nap yesterday.
I have to hang up the phone.
I will have to go to the doctor tomorrow.
منبع: FluentU language and culture blog